موسیقی ایرانی خود را مدیون جوانانی میداند که با تلاش و کوشش سعی در روشن نگاه داشتن چراغ این هنر داشته و با انرژی خود در جهت به ثمر نشستن هنر این مرزوبوم تلاش میکنند، دراینبین استعدادهای بینظیری وجود دارند که علاوه بر تلاش دارای نعمتی خدادادی هستند که هنر را از مجرای آنها به زیبایی هر چه تمامتر میتوان شنید.
سالار عقیلی خواننده جوان و خوش اخلاق موسیقی سنتی ایران بیشک یکی از بااستعدادترین موسیقیدانان ایران است که حنجره طلایی خود توانسته توجه مخاطبان موسیقی را به خود جلب کند، این بار حضور او در اصفهان به همت دفتر تخصصی موسیقی سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان بسیار مورد توجه هنردوستان اصفهانی قرار گرفت.
سالار عقیلی را در این اجرا گروه موسیقی رهاب همراهی میکرد که سرپرستی آن بر عهده دیگر جوان بااستعداد موسیقی ایران سیامک بهبهانی بود، بهبهانی به همراه گروه رهاب خوانندگان بزرگی ازجمله محمد معتمدی، علیرضا افتخاری، وحید تاج و علی زند وکیل را در کارنامه دارد.
تالار کوثر اصفهان یکی از زیباترین تالارهای موسیقی است، از دو ساعت قبل از شروع برنامه این سالن میزبان هواداران سالار عقیلی بود، بلیتهای این کنسرت از روزهای قبل فروش رفته بود و هر دو سانس این اجرا مملو از جمعیت بود.
یاد افشین یداللهی
یکی از دلایل محبوبیت سالار عقیلی خواندن ترانههایی است که غرور ملی را در ایرانیان زنده میکند، شروع اجرای کنسرت سالار عقیلی با آهنگی بود که بابک زرین آن را بر شعری از افشین یداللهی نوشته است، این آهنگ که تیتراژ مجموعه تلویزیونی «تبریز در مه» است شور و اشتیاق را در کسانی که ساعاتی را برای دیدار خواننده خود انتظار کشیده بودند زنده کرد، اجرای این آهنگ نشان از هوشمندی در انتخاب این آهنگ برای شروع شبی بهیادماندنی داشت.
وطنم ای شکوه پابرجا، در دل التهاب دورانها؛ کشور روزهای دشوار، زخمی سربلند بحرانها؛ ایستادی بر جنگ رودررو، خنجر از پشت میزند دشمن؛ گویی از ما و در نهان بر ما، وطنم پشت حیله را بشکن؛
حانیه
تیتراژ مجموعه تلویزیونی حانیه یکی دیگر از کارهای زیبای سالار عقیلی به آهنگسازی فرید سعادتمند بر شعری از محمدمهدی سیار است، این قطعه دارای حسی نوستالژیک در بین مردم ایران است.
با تو نگفته بودم، از گریههای هر شب؛ عشقت نشسته بر دل، جانم رسیده بر لب؛ جانم رسیده بر لب، من بی تو سرگردان؛ من بی تو حیرانم، شرحی ز گیسویت؛ حالِ پریشانم.
پس از حانیه اجرای قطعات شکوه گل ساخته عبدالکریم مهر افشان بر شعری از لعبت والا و بعدازآن قطعه نگارا از رضا دربندی بر شعری از اسحاق انور و قطعه افسون سخن از نصراله زرین پنجه بر شعری از نظام فاطمی سبب شد تا آرامشی ژرف در تالار کوثر حکمفرما شود.
خوشهچین
اما پس از چند قطعه آرام شروع آهنگ خوشهچین با تشویق حاضران همراه شد، خوشهچین ساخته روحاله خالقی بر شعری از کریم فکور است، این قطعه که بارها توسط هنرمندان گوناگون خوانده شده بسیار در ایران شهره بوده و بازخوانی آن شهامت زیادی میخواهد اما سالار عقیلی با توانایی و تسلط خود بر موسیقی ایرانی نشان داد که در قله این هنر قرار دارد، آنگونه که برخی دیگر این آهنگ را از آن سالار عقیلی میدانند و با صدای او یاد خوشهچین را زنده میکنند.
من که فرزند این سرزمینم، در پی توشهای، خوشهچینم
شادم از پیشهی خوشهچینی، رمز شادی بخوان از جبینم
قلب ما، بود مملو از شادی بیپایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
خوشهچین، کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشهچین، کجا دست حسرت زند بر دامان
ایخوشا پس از لحظهای چند آرمیدن، همره دلبران خوشه چیدن
از شعف گهی همچو بلبل نغمه خواندن، گه از اینسو به آنسو پریدن
قلب ما، بود مملو از شادی بیپایان
سعی ما، بود بهر آبادی این سامان
پس از خوشهچین دو قطعه «از تنهایی» و «گلرخ» هر دو از ابوالفضل صادقی نژاد بر اشعار محمدرضا یار شنیدنی بود و با «خون غزل» بابک زرین و شعر افشین یداللهی بر دیگر نام این شاعر فقید اصفهانی زنده شد. چرخوفلک از ستار اورکی بر شعر عبدالجواد موسوی و نغمه نوروزی از روحاله خالقی بر شعر رهی معیری سبب شد تا جمعیت بار دیگر به شوق آید.
معمای شاه
تیتراژ مجموعه تلویزیونی معمای شاه که در سالهای اخیر از شبکه ملی پخش شد بار دیگر بر حس ملیگرایی که سالار عقیلی در دلها زنده میکرد افزود، گویی نام ایران از زبان عقیلی بر دل ایرانی مینشیند، افشین یداللهی نیز نام خود را با این ترانه ماندگارتر کرد.
ایران فدای اشک و خندهی تو، دل پر و تپندهی تو؛ فدایِ حسرت و امیدت، رهاییِ رمندِ ی تو، رهاییِ رمندِ ی تو؛ ایران اگر دلِ تو را شکستند تو را به بند کینه بستند، چه عاشقانه بینشانی که پایه درد تو نشستند؛ که پایه درد تو نشستند.
ایران جوان
بیژن ترقی از شاعرانی است که کلمه وطن در اشعار او میدرخشد، او که با تمام احساس و تعصب خود برای ایران میسرود و سالار عقیلی نیز با همان تعصب اشعار او را اجرا میکند. ایران جوان از اشعاری و ترانههایی است که خون را در رگ ایرانیان به جریان درمیآورد و اجرای آن بهعنوان آخرین آهنگ سبب شد تا حاضران یکصدا با سالار عقیلی آن را زمزمه کنند.
نام جاوید وطن، صبح امید وطن، جلوه کن در آسمان، همچو مهر جاودان،
وطن ای هستی من، شور و سرمستی من، جلوه کن در آسمان، همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم که همآواز تو منم، همه جان و تنم، وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
شبی بهیادماندنی با حضور سالار عقیلی و سیامک بهبهانی در تاریخ موسیقی اصفهان رقم خورد، شبی که حاضران در هنگام خروج همگی یک چیز را زمزمه میکردند، وطنم، وطنم، وطنم، وطنم!