اغراق نیست اگر بگوییم هیچ جنبه زندگی بشر نیست که از کووید 19 تأثیر نگرفته باشد و فرهنگ و هنر یکی از مهمترین این بخشهاست؛ از ضربه سنگین به اقتصاد صنایعدستی گرفته تا مُهر تعطیلی بر پیشانی تئاتر و موسیقی. اما شیوع کرونا چه تأثیری بر هنر اصفهان گذاشت؟ پرسشی که معاون فرهنگی هنری سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان در این گفتوگو به آن پاسخ میدهد.
مهدی تمیزی با بیان اینکه کرونا مانند هر رویداد پلیدی که تاکنون در جهان رخ داده تأثیر بسیار منفی روی زندگی انسان گذاشته، میگوید: مانند اتفاقاتی نظیر جنگ جهانی اول و دوم و خسارات ناشی از بلایای طبیعی، کرونا هم به اعتقاد پژوهشگران هماکنون مهمترین رویداد جهان است که زندگی بشر را بهشدت تحتالشعاع قرار داده است؛ البته که هر رویدادی میتواند در کنار جنبههای منفی، جنبههای مثبت هم داشته باشد. برای مثال پژوهشگران معتقدند وقوع سیل با وجود نابودی جانداران و وارد آمدن خسارات فراوان، میتواند به شستشوی گل و لای، تولید گونهای از خاک جدید یا انتقال بذرها و دانهها از نقطهای به نقطه دیگر کمک کند و شاید کرونا هم اتفاقات بسیار مهمی را در جهان رقم بزند که جامعه بشری در آینده شاهد آن خواهد بود، اما امروز صرفاً با جنبههای منفی این پدیده روبهرو هستیم.
او تغییر رویکرد جهان از ارتباط آنالوگ به دیجیتال را یکی از این جنبههای مثبت میداند و ادامه میدهد: با اینکه چند دهه از ظهور ارتباطات دیجیتال در جهان و ایران میگذرد، اما در دوران کرونا این انتقال از آنالوگ به دیجیتال امری واقعی بوده است. همچنین حضور جدی در فضای مجازی و آموزش آنلاین مثالهای دیگری از این تأثیرات است و میبینیم که مفهوم کار انسان برای انسان کمرنگ میشود.
معاون فرهنگی هنری سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان که معتقد است کرونا ساختار اقتصادی جهان را تغییر خواهد داد، نو شدن ناوگان هوایی و تغییر رفتارهای گردشگری و تفریحی را از جمله آنها میداند.
او میگوید کرونا قطعاً سیاست را نیز تغییر میدهد که دلایل آن در آینده ثابت میشود. حتی خیلی افراد معتقدند شیوع کرونا حاصل یک برنامهریزی برای جامعه جهانی بود که البته هماکنون جای صحبت درباره این موضوع نیست.
تمیزی با اشاره به تأثیرات منفی کرونا بر معیشت مردم اضافه میکند: تقریباً هر کاری که در آن یک فرد با فرد دیگر ارتباط برقرار میکرد منتفی شده است. بسیاری از هنرمندان جهان و ایران نیز از این وضعیت دلخور هستند و خود را جدا از سایر جوامع میدانند و معتقدند به آنها بیشتر ضربه خورده است که به شخصه چنین اعتقادی ندارم و فکر میکنم هنرمندان نیز به اندازه دیگر گروههای اجتماعی آسیب دیدهاند. مگر یک معلم، باغبان، پیمانکار، فروشنده مواد غذایی یا کارخانهدار از شیوع کرونا متضرر نشدهاند و معتقدم هنرمندان نباید خود را تافته جدا بافته بدانند. هرگاه هنرمندان خود را از اجتماع جدا احساس کنند قطعاً مشکلات فراوانی برای اجتماع و خود هنرمندان به وجود میآید.
او تأکید میکند که کرونا تأثیر بسیار ناگواری بر اقتصاد هنرمندان در هر رشته هنری از جمله تمام هنرمندان هنرهای سنتی و صنایعدستی داشته و میگوید: اگر گردشگر داخلی و خارجی به شهر ما سفر نکند کالای هنرمند صنایعدستی اصفهان بر زمین میماند. حتی درباره هنرمندان نوگرا نیز اگر نمایشگاهها به دلیل کرونا برگزار نشود و کلکسیونرها و خریداران آثار آنها را نبینند و نخرند این ارتباط مالی قطع میشود. زمانی که موزیسینها نمیتوانند کنسرت برگزار کرده، هنرمندان تئاتر نتوانند اجرا داشته باشند و سینماگران از کلید زدن یک فیلم محروم باشند، اقتصاد هنر ضربه میبیند.
«کرونا چرخه مالی گذشته را قطع کرده چون پیش از شیوع آن هیچ راهی برای اینکه دور از یکدیگر این چرخه مالی را حفظ کنیم نداشتیم»؛ این هنرمند هنرهای تجسمی با بیان این جمله ادامه میدهد: سازوکارهای مالی در کشورمان ضعیف است و کارتهای اعتباری که بتوانیم با استفاده از آنها با تمام جهان ارتباط مالی داشته باشیم در اختیار نداریم؛ بنابراین چرخه ارتباطی بسیاری از هنرمندان ما با جهان قطع میشود و به همین دلیل یک فروشنده فرش در اصفهان قادر به فروش محصول خود نیست. اما همین کرونا بسیاری از هنرمندان را به فکر وا داشت که چطور بدون ارتباط نزدیک آثار خود را ارائه کنند. برای مثال برخی هنرمندان تئاتر بهجای اجاره سالن و فروش بلیت، نمایشهای خود را به شکل عرصهمحور و در فضای باز اجرا میکنند و ما نیز از چنین آثاری حمایت میکنیم. همچنین با ضبط تلهتئاتر آن را در فضای مجازی عرضه کردهاند که حسن بزرگ آن این است که بهجای تماشاگران محدود، جهانیان میتوانند این تئاتر را در فضای مجازی ببینند که سازمان حمایت از این آثار را آغاز کرده و تا پایان سال هر هفته تلهتئاترهایی در فضای مجازی پخش میشود.
تمیزی در ادامه توضیح میدهد که در همین شرایط، برخی هنرمندان با وسیع کردن دایره سفارشدهندگان آثار خود از اصفهان و ایران به جهان، این خلأ را جبران کردهاند. برای مثال کاریکاتوریستی اصفهانی با سفارشدهندگان اروپایی و آمریکایی کار میکند و هرچند دستمزد او دیر به دستش میرسد اما درآمد او بسیار بیشتر از گذشته خواهد بود. بنابراین هنرمندان بهجای نشستن و گلایه کردن از وضعیت موجود که بلایی جهانی است، باید به فکر تبدیل تهدید به فرصت باشند.
او ترسیدن از تهدید را بزرگترین مشکل جامعه هنری ایران در صد سال گذشته میداند و اضافه میکند: متأسفانه هنرمندان حاضر نیستند فضاهای جدید را تجربه کنند. در گذشته برای خرید نیازهای روزانه حتماً باید به مغازه مراجعه میکردیم اما امروز بیشتر این دادوستدها از طریق فضای مجازی انجام میشود و سایتها و اپلیکیشنهای بسیار موفقی با گردش مالی بالا پدید آمده است؛ بنابراین اعتقاد به خرید و فروش سنتی اشتباه است. دنیا همواره به سمت پیشرفت حرکت میکند و گاهی اتفاقاتی مانند جنگ یا کرونا تکان شدیدی مانند زلزله به بشر وارد میکند و گاهی هم این تغییر به اندازه طول تاریخ زمان میبرد. به نظر من اگر قرار است تغییری در ساختارهای اجتماعی ایران و جهان رخ دهد، تغییرات شدید در مقطع زمانی یک یا دو ساله بسیار جذابتر از تغییرات طولانیمدت است. امیدوارم هنرمندان نیز راه و روش زندگی بعد از کرونا را یاد بگیرند.
این هنرمند هنرهای تجسمی تأکید میکند که تابلوی «گرنیکا» پیکاسو، تلنگری بود که جنگ جهانی دوم به او وارد کرد و هنرمندان نیز باید بهجای اینکه تغییر شرایط را عامل پسرفت خود بدانند میتوانند آن را عامل پیشرفت خود بدانند؛ همانطور که تابلویی که با درد و رنج حاصل از جنگ جهانی خلق شد، امروز در مقر سازمان ملل چشم جهانیان را به خود خیره کرده است.
تمیزی کرونا را با وجود دوستانی که به دلیل این بیماری از دست داده یا زندگیهایی که ناشی از تبعات آن از هم پاشید، رنسانسی در تمام جهان میداند و ابراز امیدواری میکند کرونا آینده جهان را به گونهای دیگر تعریف کند.
او درباره دورنمای هنر در جهان ادامه میدهد: همانطور که امروز دیگر با درشکه از اصفهان به شهر دیگری نمیرویم و از هواپیما استفاده میکنیم و تردد با فضاپیما در دورنمای آینده بشر دیده میشود، هیچگاه به جهان پیش از کرونا برنمیگردیم و جهان پس از کرونا کاملاً بر اساس مبانی اینترنت، دهکده جهانی و نگاه به افقهای بسیار دور است. روزی مجسمه فضانورد افتاده که تنها اثر هنری بشر است که بیرون از کره خاکی بر کره ماه قرار گرفته در موزه هنرهای معاصر اصفهان به نمایش درآمد. سوال اینجاست که 49 سال پیش یک هنرمند چه افق فکری داشته که اثر خود را بر کره ماه قرار داده است؟ پس اگر امروز همچنان افق فکری خود را بر حوالی شهر، استان یا کشورمان قرار دهیم ضربه خواهیم خورد، چون جامعه هنری در اصفهان و ایران زمانی رشد پیدا میکند که افق دید آن، حداقل تمام جهان باشد.
مریم سادات سجادی، روزنامه نگار